4. اندرزهاي شايسته
از ديگر روش هاي مهم تربيت در قرآن ، موعظه است و در اسلام نيز به آن بسيار سفارش شده است . انسان فطرتي خدا آشنا و آگاه به خوب و بد دارد . با اين حال ، مسير پرفراز و نشيب زندگي و سرگرمي هاي روزانه زندگي، آدمي را از اين آگاهي و شناخت دور مي سازد و گاه در دام وسوسه هاي نفساني گرفتار مي کند.
موعظه ، غبار هاي نشسته بر چهره فطرت را مي زدايد و حس خداجويي آن را همواره بيدار نگه مي دارد . امام خميني رحمه الله در اين باره مي فرمايد : « انسان بايد هم خودش را موعظه کند و هم در معرض موعظه واقع شود. هيچ انساني نيست که محتاج به موعظه نباشد.»(7) در اين ميان ، بهترين موعظه ها قرآن کريم است زيرا موعظه خداوند براي مردم است . در قرآن کريم در اين باره آمده است :
يا ايها الناس قد جاءتکم موعظه من ربکم و شفاء لما في الصدور و هدي و رحمه للمؤمنين .
اي مردم به يقين براي شما از سوي پروردگارتان اندرزي و درماني براي آنچه در سينه هاست و رهنمود و رحمتي براي گروندگان به خدا آمده است .(يونس 57)
قرآن کريم سرشار از موعظه هايي است که جان هاي خفته را بيدار مي کند و غبار فراموشي را از جان ها مي زدايد . مواعظ قرآن گاه بر محور سرگذشت پيشينيان شکل مي گيرد که جنبه عبرت آموزي دارد، چنان که خداوند در قرآن مي فرمايد:
و کلا نقص عليک من انباء الرسل ما نثبت به فؤادک و جاءک في هذا الحق و موعظه و ذکري للمؤمنين .(هود 120)
ما حکايت و اخبار پيامبران را بر تو بيان مي کنيم تا قلب تو را به آن قوي و استوار داريم و در اين اخبار، راه حق و ثواب بر تو روش شود و اهل ايمان را موعظه و تذکر باشد.
گاه نيز خداوند در قرآن با يادآوري نعمت ها موعظه مي کند و غفلت فرد يا جمع را در پرتو نعمت هايي که در گذشته بخشيده است ، مي زدايد و مخاطب را به سوي شکر گزاري از نعمت ها و در نتيجه، استفاده درست از آنها رهنمون مي شود.
پيام متن:
موعظه، زنگ بيدار باش آدمي از خواب غفلت و سپس به حرکت واداشتن او به سوي هدف هاي والاست .
برخي از آداب اندرز و موعظه
برخي مکتب هاي تربيتي ، گاه پند و موعظه را امري منفي مي دانند، زيرا به گمان آنان، موعظه گاهي وقت ها حس مقاومت و بلکه لجاجت را در شنونده برمي انگيزد . البته درقرآن کريم نيز به هرگونه موعظه اي توصيه نشده، بلکه خداوند موعظه اي را سفارش مي کند که به تعبير قرآن، حسنه باشد ، آنجا که مي فرمايد:
ادع الي سبيل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه (نحل: 125)
مردم را با حکمت و موعظه حسنه به راه خدا دعوت کن.
اگر اندرز دادن به دور از هرگونه خشونت ، تحقير، برتري جويي و تحريک حس لجاجت باشد، اثرمي بخشد و همگان نيز آن را تأييد مي کنند. (8) موسي و هارون وقتي به دستور پروردگار مأمور ارشاد و هدايت فرعون شدند، خداوند به آنان فرمود:
فقولا له قولا لينا لعله يتذکر او يخشي. (طه 44)
با او سخني نرم گوييد ، شايد که پند پذيرد يا بترسد.
نمونه ديگر نيکو و حسنه بودن موعظه آن است که موعظه کننده به آنچه مي گويد: عامل و ، پند او بر گرفته از عمل و اعتقادش باشد.
طبيبي که باشد ورا زرد روي
از او داروي سرخ رويي مجوي
(سعدي)
خداوند در قرآن بالحني سرزنش آميز مي فرمايد:
لم تقولون ما لا تفعلون کبر مقتا عندالله ان تقولوا ما لا تفعلون (صف: 2 و 3)
چراچيزي مي گوييد که انجام نمي دهيد؟ نزد خدا سخت ناپسند است که چيزي را بگوئيد و انجام ندهيد.
محتواي موعظه بايد حقيقت ها و مواقعيت هايي باشد که فطرت انسان به سادگي آن را درک کند. همچنين شيوايي و رواني وعظ و کوتاه بودن آن ، در اثرگذاري پند بسيار مهم است. اگر موعظه در زمان هاي مناسب و سنجيده به کار رود، موثرتر و گيراتر خواهد بود. براي نمونه ، هنگام تجمع گروهي در مراسم تشييع جنازه فردي که زندگي را بدرود گفته است ، بهتر مي توان آنان را به قيامت ، فان بودن دنيا و پي آمدهاي کارها متوجه ساخت.
گاهي سختي کوتاه و رسا با کنايه و اشاره ، قلب و روح انسان را دگرگون مي کند. نقل شده است که روزي حضرت موسي بن جعفر عليه السلام از کنار خانه بشرحافي در بغداد مي گذشت که صداي ساز و آواز از آن بلند بود. در اين هنگام ، کنيزکي از خانه بيرون آمد. حضرت از او پرسيد : صاحب اين خانه آزاد است يا بنده ؟ کنيزک گفت : آزاد است. حضرت فرمود: راست گفتي، چون اگر بنده بود، از مولاي خود مي ترسيد . کنيزک داخل خانه شد و ماجرا را براي بشر نقل کرد. بشر با پاي برهنه دويد و خود را به آن حضرت رساند ، غذرخواست و گريست و توبه کرد....(9)
پيام متن:
1- بيشتر انسان ها موعظه را بهتر از امر و نهي کردن مي پذيرند. زبان موعظه بايد نرم و گيرا باشد تا سبب رفت قلب شود، به گونه اي که موعظه شونده به خيرخواهي موعظه گر ايمان بياورد .
2- موعظه کننده بايد به وضع رواني و روحي مخاطب توجه داشته باشد. از اين رو، گاهي موعظه مستقيم و در جمع موثر است و گاهي غير مستقيم و کنايه آميز.
پي نوشتها:
1- نک : جمعي از نويسندگان ، تفسير نمونه ج 24 ص 24
2- درآمدي بر نظام تربيتي اسلام ، مرکز جهاني علوم اسلامي ص 158
3- نهج البلاغه حکمت 328.
4- درآمدي بر نظام تربيتي اسلام، ص 160
5-داوود حسيني، جايگاه تشويق و تنبيه در اسلام ، ص 39.
6-تشويق و تنبيه در اسلام ، ص 40.
7- صحيفه امام (مجموعه آثار امام خميني ) رحمه الله تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1379، ج 14، ص 395.
8-تفسير نمونه ج 11، ص 456
9- نک: مصطفي دلشاد تهراني ، سيري در تربيت اسلامي، تهران، ذکر 1376 ص 294.
منبع: ماهنامه ي طوبي 25
نظرات شما عزیزان: